"کنفسیوس"

برای هر کس سه راه وجود دارد:

راه اول از اندیشه می گذرد، این والاترین راه است.

راه دوم از تقلید می گذرد این آسان ترین راه است.

راه سوم از تجربه می گذرد ، این تلخ ترین راه است
تو ای نیلوفر مرداب
شناور در غم دریاچه ای تنها
سكوت از تن
هراس از پیكر این شب به دور انداز
رهایی باور دریاست

آزاد بلوچ

سر در گریبان بیهود گیها
زبانه میزند آتش اندیشه های محکوم
این بار نه سودای صعود آفریننده فردایم خواهد بود و نه هراس سقوط مرا به سوگواری
دیروزهایم خواهد خواند.
منم مردی در بند ولی آزاد و رها یم از لحظه.
من سیراب باز گشته ام از سراب
و دیگر پاسخی نخواهم جست پرسشی را
من انتها را ز ابتدا در اغوش کشیده ام و...

آزاد بلوچ
آویختم اندیشه را، کاندیشه هشیاری کند
زاندیشه بیزاری کنم، ز اندیشه ها پژمرده ام...
در جسم من جانی دگر، در جان من قانی دگر
با آن من آنی دگر زیرا به آن پی برده ام
گر گویدم: بیگاه شد، رو رو که وقت راه شد
گویم که: این بازنده گو من جان به حق بسپرده ام...
بستیز
تا فراموش شود ننگ شکیبایی‌ها
برخیز
تا بریزد کاخ کهنه‌ی رسوایی‌ها
گل ها را بر دیوار قفس پرپر کن
پشت دیوار قفس
وسعت فردا را باور کن
و به شیرازه‌ی شب
ترس را خنجر کن
که هراس آغاز عادت بر پستی ها است

سیاست در همه جا هست و نمی تواند با پناه جستن به قلمرو هنر و تفکر ناب از آن گریخت....
روشنفکر، در معنای مورد نظر من، نه میانجی صلح است و بانی اتفاق نظر، او کسی است که همه وجود خود را بر اساس معنایی که مدام انتقادی است، به کار می گیرد و به خطر می اندازد.

ادوارد سعید

بزرگترین عامل بدبختی و عقب ماندگی بسیاری از جوامع، انسانهایی نیستند که بی‌سواد و فاقد دانش نوشتن و خواندن هستند؛
بلکه بزرگترین فاجعه‌ی این جوامع ، روشنفکران کم مایه‌ای هستند که خود را « بحر العلوم» می‌شمارند و به تحصیلات آکادمیکی خود، فخر و مباهات می‌‌کنند."

تئودور آدورنو
آزادي هيچوقت انتظار ما را ندارد. ما بايد در طلبش از دل و جان دريغ نكنيم , چه در هيچ جايي از زواياي تاريخ سراغ نداريم آزادي و دموكراسي سهل و ساده تحصيل شده باشد.
"امرسون"